دستور زباندستور زبان، مجموعه قواعدی است که دربارهی ساختمان آوایی و صرفی و نحوی زبان بحث میکند و از آن میتوان در فرا گرفتن زبان بهرهمند شد. فهرست مندرجات۲ - اقسام دستور زبان ۲.۱ - دستور تاریخی ۲.۲ - دستور تطبیقی ۲.۳ - دستور توصیفی ۲.۴ - دستور مقابلهای ۲.۵ - دستور ساختاری ۲.۶ - دستور گشتاری ۳ - پیشینه دستور زبان ۳.۱ - مصریان و سومریان ۳.۲ - یهودیان ۳.۳ - چینیان ۳.۴ - مغرب زمین ۳.۵ - دیونی سیوس تراکس ۳.۶ - رومیان ۴ - دستور عمومی ۵ - دستورنویسان فارسی ۵.۱ - میرزا حبیب اصفهانی ۵.۲ - میرزا عبدالعظیم خان قریب ۵.۳ - پنج استاد ۶ - رونق دستورنویسی در ایران ۷ - رابطه دستور زبان با زبانشناسی ۸ - هدف از آموختن دستور هر زبان ۹ - فواید دستور زبان ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - دستور زباندستور زبان، مجموعه قواعدی است که دربارهی ساختمان آوایی و صرفی و نحوی زبان بحث میکند و از آن میتوان در فرا گرفتن زبان بهرهمند شد. بنابراین دستور شامل سه قسمت عمدهی واجشناسی، سازهشناسی یا علم صرف و علم نحو میباشد. [۱]
دستور مفصل امروز، فرشیدورد، خسرو؛ تهران، نشر سخن،۱۳۸۲، چاپ اول، ص ۳۰.
۲ - اقسام دستور زباندستور زبان خود اقسامی دارد و به شعبههایی تقسیم میشود؛ مانند: ۲.۱ - دستور تاریخیدستور زبانی که قواعد صرف و نحوی زبان را در دوران گذشته بررسی میکند. ۲.۲ - دستور تطبیقیدستوری است که دو زبان هم ریشه را با هم مقایسه میکند. بنابراین دستور تطبیقی بیشتر برای زبانهای قدیمی نوشته میشود. ۲.۳ - دستور توصیفیدستوری که ساختمان زبان را در زمان معین مطالعه کند، دستور همزمانی یا توصیفی نامیده میشود. [۲]
فرهنگ دستوری، مهیار، محمد؛ تهران، نشر میترا، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص ۱۱۴.
۲.۴ - دستور مقابلهایدستور زبانی است که دستور دو زبان زنده را با هم مقایسه کند، خواه این دو زبان همریشه باشند و خواه نباشند. [۳]
عربی در فارسی، فرشیدورد، خسرو؛ تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳، چاپ هفتم، ص ۲۹۹.
۲.۵ - دستور ساختاریدستوری که براساس نظریات فردینادو سوسور، زبانشناس اهل ژنو نوشته شده باشد. سوسور در نظریات خود میکوشد تا نشان دهد که زبان مجموعهای از صداها و واژهها نیست؛ بلکه شبکهای است از روابط که بر روی هم نظام یا سیستمی را بهوجود میآورد، سوسور اصطلاح (form) را برای نامیدن این شبکهی زبانی بهکار میبرد. این نظریه در توصیف دستور زبان و نیز در توصیف دستگاه صوتی زبان از توسل جستن به معنا خودداری میکند و در واقع دستوری عرضه میکند که صرفا جنبهی صوری دارد و از دانش زبانی و معنا الهام نمیگیرد. [۴]
نگاهی تازه به دستور زبان فارسی، باطنی، محمدرضا؛ تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۸۵، چاپ دوازدهم، ص ۷۷.
۲.۶ - دستور گشتاریبررسی زبان بر اساس نظریات نوام چامسکی، زبانشناس آمریکای است. دستور گشتاری در توصیف جملههای زبان تنها به روساخت اکتفا نمیکند؛ بلکه رابطهی آنها را با ژرفساخت و قواعد گشتاری در نظر میگیرد و نشان میدهد که چگونه گشتارهای گوناگون باعث درهم ریختن ژرفساخت میشود و روابط روساختی را مبهم و پیچیده میکند. [۵]
نگاهی تازه به دستور زبان فارسی، باطنی، محمدرضا؛ تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۸۵، چاپ دوازدهم، ص ۱۰۹.
۳ - پیشینه دستور زبانسابقهی دستورنویسی به قرنها پیش میرسد. ۳.۱ - مصریان و سومریانقدیمیترین مللی که متوجه دستور زبان گردیدهاند، مصریان و سومریان در قرن پنجم میلادی میباشند. ۳.۲ - یهودیانسپس یهودیان به آن توجه نمودهاند. چنانکه در کتاب تورات مطالبی راجع به اشتقاق کلمات موجود است. ۳.۳ - چینیانهمچنین چینیان دستور زبان داشتهاند؛ ولی همهی اینها اقدامات ابتدایی بوده و شکل نظری و مکمّل دستور زبان از هند است که پانصد سال قبل از میلاد به زبان سانسکریت تدوین شده است و تحقیقات دقیق و گرانبهای علمای صرف و نحو هندی و به خصوص پانینی که در حدود قرن چهارم قبل از میلاد میزیسته است، شهرت به سزایی دارد. [۶]
دستور زبان فارسی، خیامپور، عبدالرسول؛ تبریز، انتشارات کتابفروشی تهران، ۱۳۷۵، چاپ دهم، ص ۱۱.
۳.۴ - مغرب زمیندر مغرب زمین، در قرن چهارم پیش از میلاد، ارسطو که او را باید اولین دستورنویس غربی نامید، شالودهی دستور زبانی را نهاد که بعدا بهوسیلهی یونانیان دیگر گسترش یافت و از طریق رومیان در غرب اروپا رواج یافت و الگوی دستورنویسی برای زبانهای آن سامان قرار گرفت؛ بهطوری که امروز پس از گذشت بیست و چند قرن، هنوز اصول و تقسیمات آن همراه با ترجمهی لاتینی اصطلاحات آن در بیشتر مدارس مغرب زمین آموخته میشود. [۷]
نگاهی تازه به دستور زبان فارسی، باطنی، محمدرضا؛ تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۸۵، چاپ دوازدهم، ص ۱۷.
افلاطون در کتاب سوفیست، اسم و فعل را از هم متمایز کرده بود. ارسطو جزئی بر آن افزود و اجزاء و کلام را در زبان یونانی به اسم و فعل و حرف تقسیم کرد. بعد از ارسطو، فیلسوفان رواقی مطالعات او را دنبال کردند. زنون، بنیادگذار این مکتب، خود بخش بزرگی از دستور سنتی را تدوین کرد. ۳.۵ - دیونی سیوس تراکسکسی که کاملترین دستور یونانی را نوشت، "دیونی سیوس تراکس"، نام دارد که در حدود صد سال قبل از میلاد میزیسته است. او برای اولین بار دستور زبان را علمی مستقل تلقی کرد. کتاب او با وجود اختصار، سرمشق همهی دستورنویسان یونانی و لاتینی بعد از او قرار گرفت. او برای اولین بار، اجزای کلام را به هشت جزء تقسیم کرد و این همان تقسیمبندی است که تا به امروز در دستورهای سنتی باقیمانده و با اضافه شده صوت، عدد آن به نه رسیده است: اسم، صفت، فعل، ضمیر، حرف تعریف، حرف اضافه، قید، حرف ربط، صوت. ۳.۶ - رومیانرومیان در زمینهی دستور زبان نیز مانند بسیاری دیگر از زمینههای دانش و فرهنگ به تقلید و ترجمهی آثار یونانیان پرداختند، ولی خود بسیار کم بر آن افزودند. مثلا هشت جزء کلام را عینا از یونانی ترجمه کردند؛ ولی چون حرف تعریف نداشتند به جای آن صوت را قرار دادند تا عدد هشت را حفظ کرده باشند. [۸]
نگاهی تازه به دستور زبان فارسی، باطنی، محمدرضا؛ تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۸۵، چاپ دوازدهم، ص ۱۸.
۴ - دستور عمومیدر قرن هفدهم مسائل فلسفی و زبان به هم درآمیخت و پرسشهایی دربارهی منشأ و ماهیت زبان مطرح شد. عدهای از فلاسفه زبان را انعکاس اندیشهی انسان دانستند و مقولات دستوری آنرا بازتاب فعالیت ذهن و خرد انسان پنداشتند و چنین استدلال کردند که چون شالودهی خرد انسان، همگانی است، پس باید مقولات زبان نیز شالودهای عقلانی و همگانی داشته باشد. نفوذ این فکر در میان دستورنویسان آن زمان به پیدایش دستورهایی به نام "دستور عمومی" انجامید که از همه معروفتر، دستور عمومی و عقلانی است که به دستور "پورت رویال" معروف است و در سال ۱۶۶۰م انتشار یافته است. [۹]
نگاهی تازه به دستور زبان فارسی، باطنی، محمدرضا؛ تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۸۵، چاپ دوازدهم، ص ۲۱.
در زبان فارسی، چون زبان عربی قرنها، زبانی بود که فرهنگ اسلامی را دربر میداشت و از پشتوانهی مذهبی محکمی نیز برخوردار بود، طبعا ایرانیان با دیدهی احترام به آن مینگریستند. این زبان برای ارباب فضل و دانش همان مقامی را داشت که لاتین برای دانشمندان اروپای غربی داشت. از این رو ایرانیان کمتر به مطالعهی زبان خود رغبت نشان دادند. وقتی به اولین آثاری برمیخوریم که دربارهی دستور زبان فارسی آگاهیهایی به دست دادهاند، میبینیم که اغلب آنها به عربی است و یا اگر به فارسی نوشته شده، بیشتر مربوط به عروض و قافیه و بدیع است و در ضمن دربارهی صرف و اشتقاق کلمات نیز آگاهیهایی به دست دادهاند. در واقع فکر تدوین قواعد زبان فارسی، مستقل از عربی، تازه است و عمر آن به صد سال نمیرسد. [۱۰]
نگاهی تازه به دستور زبان فارسی، باطنی، محمدرضا؛ تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۸۵، چاپ دوازدهم، ص ۲۲ و ۲۳.
۵ - دستورنویسان فارسی۵.۱ - میرزا حبیب اصفهانی"میرزا حبیب اصفهانی" را باید به حق اولین دستورنویس فارسی دانست. وی، دو کتاب در این زمینه نگاشته است. یکی "دستور سخن" که در سال ۱۲۸۹ قمری در استامبول انتشار یافت و دیگر تلخیص آن به نام "دبستان سخن" که در سال ۱۳۰۸ قمری در همان شهر منتشر شد. [۱۱]
نگاهی تازه به دستور زبان فارسی، باطنی، محمدرضا؛ تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۸۵، چاپ دوازدهم، ص ۲۴.
۵.۲ - میرزا عبدالعظیم خان قریباز نظر تاریخی پس از میرزا حبیب اصفهانی، باید از "میرزا عبدالعظیم خان قریب" نام برد. کاری را که میرزا حبیب آغاز کرده بود، او دنبال کرد. با سه دوره دستور زبان فارسی که او نوشت، سنت دستورنویسی در ایران رونق گرفت. ۵.۳ - پنج استادبعد از دستور قریب باید از دستور "پنج استاد" (قریب، بهار، فروزانفر، همائی و رشید یاسمی) نام برد. این دستور صرفنظر از پارهای ناهماهنگی که نشان اختلافنظر نویسندگان آن است، اصولا از روی انگارهی دستور قریب نوشته شده است و میتوان آنرا صورت مفصلتری از دستور قریب دانست. ۶ - رونق دستورنویسی در ایرانپس از دستور پنج استاد، دستورنویسی در ایران رونق گرفت و خوشبختانه از آن زمان تاکنون دستورهای زیادی برای زبان فارسی نوشته شده است که برخی از آنها از موشکافی و بینش نویسندگان خود حکایت میکنند؛ ولی نکتهای که در اینجا مورد توجه است، این است که این دستورها و همچنین دستورهای متداول غربی علیرغم تفاوتهایی که بین خود دارند، دارای اصول مشترکی هستند که به اعتبار آن اصول میتوان همه را در یک طبقه قرار داد. زبانشناسان اصطلاح دستور سنتی را برای نامیدن این طبقه بهکار بردهاند. سنت دستورنویسی ما از سنت دستورنویسی غربی تقلید شده است. دستورهای متداول زبانهای غربی نیز، براساس سنت دستورنویسی لاتین قرار گرفنه است. دستورنویسان لاتین نیز آنچه که نوشتند، خود از یونانیان گرفته بودند. بنابراین در ظرف دو هزار سال، صرفنظر از جزئیات، اصول دستورنویسی، نسل به نسل، قوم به قوم مورد تقلید قرار گرفته است. [۱۲]
نگاهی تازه به دستور زبان فارسی، باطنی، محمدرضا؛ تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۸۵، چاپ دوازدهم، ص ۲۶.
۷ - رابطه دستور زبان با زبانشناسیامروزه بین دستور زبان و زبانشناسی ارتباط نزدیکی وجود دارد؛ بهطوری که بعضی از رشتههای دستور و زبانشناسی گاهی بر هم منطبق میشوند. از این رو جدا کردن دستور و زبانشناسی جدید از هم کاری دشوار است؛ اما بهترین راه حل آن است که دستور را شاخهای از زبانشناسی بدانیم؛ زیرا زبانشناسی به مفهوم وسیع دارای رشتههای متعددی است که یکی از آنها هم دستور زبان است. بنابراین مفهوم زبانشناسی و دستور به شیوهی علمی با هم درآمیخته است و این دو را به آسانی نمیتوان از هم جدا کرد؛ مثلا امروز هیچ دستورنویسی بدون الهام از زبانشناسی نوین نمیتواند کار دقیق و شایستهای را عرضه کند و در زمان ما برای نوشتن دستور، بیشک باید از زبانشناسی جدید به ویژه از آواشناسی و معنیشناسی و سازهشناسی نوین و زبانشناسی تاریخی یاری جست. [۱۳]
دستور مختصر زبان فارسی، فرشید ورد، خسرو؛ تهران، انتشارات زوار، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص ۳۸.
۸ - هدف از آموختن دستور هر زبانهدف از آموختن دستور هر زبان، آگاهی علمی به آن زبان است. این آگاهی منشأ بسیاری از عملکردهایی از قبیل استفادهی مناسب و منطقی از زبان به عنوان ابزار سازماندهنده فکر و ذهن، آموزش درست زبانهای بیگانه و توفیق در برقراری ارتباط گفتاری و نوشتاری است و مسلما آنکه زبان را بهتر میشناسد، بهتر میتواند از آن استفاده کند. [۱۴]
دستور زبان فارسی، وحیدیان کامیار، تقی؛ تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۶، چاپ دهم، ص ۱ و ۲.
۹ - فواید دستور زباندستور و خواندن آن فواید بسیار دارد. بعضی از محققان فواید زیر را برای آن قائل شدهاند: أ. به زبانآموزی کمک میکند. ب. میتواند در تثبیت زبان و جلوگیری از تحول هرج ومرجآفرین آن سهم داشته باشد. ج. به یادگیری عروض و نقد ادبی مدد میرساند. د. در آموزش علوم دیگر زبان مؤثر است. ه. فرهنگنویسی را تقویت میکند. و. سطح اطلاعات عمومی مردم را بالا میبرد. ت. در رهبری و گسترش زبان سهم دارد. [۱۵]
گفتارهایی دربارهی دستور زبان فارسی، فرشیدورد، خسرو؛ تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۵، چاپ اول، ص ۳ و ۴.
۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعپژوهشکده باقرالعلوم. |